
بعدی- وضعیت تورم در شهرهای بزرگ کشور و ناهماهنگی آن با نرخ تورم هر از چند گاهی از سوی مراجع مختلف کشور مطرح می شود. مسعود مزیکیان اخیرا گفته است: چه دوستدار محیط زیست، چه استاد دانشگاه و چه هر قشر دیگری. امروز اساتید و معلمان ما بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون حقوق می گیرند. با ۲۰ میلیون در تهران چگونه زندگی می کنید؟ این سخنان پزشکان در شرایطی مطرح شد که نماینده کارگران در شورای عالی کار رقم بالاتر را کافی ندانست.
بر اساس گزارش فردا، علی هدایی نماینده کارگران در شورای عالی کار درباره وضعیت حقوق و دستمزد در تهران گفت: مشخص است که با حقوق زیر ۳۰ میلیون تومان نمی توان در تهران زندگی کرد. تاکید می کنیم حقوق سال آینده باید بیشتر از تورم باشد وگرنه گره حقوق باز نمی شود. هدایی با بیان اینکه حقوق باید کفاف هزینه های خانوار را بدهد، تاکید کرد: در سال های اخیر تورم خوراک و معیشت از ۶۰ درصد گذشته است. اما متوسط نرخ تورم حدود ۴۵ درصد بود. بنابراین، دستمزد باید هزینه های خانوار را پوشش دهد. به عنوان مثال تورم مسکن در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. اصل ۴۱ اگر به درستی اجرا شود یکی از بهترین قوانین است.
در این شرایط سوالاتی در مورد نحوه حل مشکلات حقوق و دستمزد کارکنان و کارگران و افزایش دستمزد آنها مطرح می شود. مرتضی افگه، اقتصاددان و مدرس دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فراروبه این سوالات پاسخ داد:
نفت دیگر برگ برنده ای برای ایران نیست
مرتضی افکه به فرارو گفت: وی ادامه داد: اگر بخواهیم مشکلات کارمندان و کارگران، حقوق آنها را حل کنیم، ابتدا باید مسائلی را که ریشه این مشکلات است حل کنیم و تا زمانی که حل نشود، مشکلات فعلی پابرجاست. حدود یک ماه پیش که آقای همتی با اقتصاددانان جلسه داشت، در آن جلسه به وزیر اقتصاد گفتم که مشکل کشور ما اصلاً اقتصادی نیست و از من دعوت کردند که به عنوان یک اقتصاددان دعوت کنم. فکر کرد بسیاری از اقتصاددانان با این تصور که ما مانند یک کشور اروپایی آرام با چشم انداز بسیار توسعه یافته نشسته ایم، چشم خود را بر این وضعیت می بندند و در نتیجه یک سری فرمول های تکراری را تکرار می کنند که در همان فضا استفاده می شود. همین فرمول های غلط است که کشور را به این وضعیت رسانده است. به همین دلیل تاکید می کنم که در این شرایط و در این فضا نمی توان هیچ کاری در مورد اقتصاد و به اصطلاح اقتصاد انجام داد. آقای همتی اخیراً در یک مصاحبه تلویزیونی صحبت ها و قول هایی را داد که نتوانست به آنها عمل کند. در حال حاضر اولویت اصلی کشور تصمیم گیری در مورد مذاکراتی است که در اسرع وقت به نتیجه می رسد و فشار اقتصادی از دهان مردم خارج می شود. متأسفانه آقایانی که می گویند تحریم ها مهم نیست، از آن عبور می کنیم، یا مسئولیتی را بر عهده نمی گیرند یا اصلاً نمی پذیرند. در سالهای اخیر قراردادهای زیادی امضا کردهایم، از برجام گرفته تا توافقنامههایی با چین و روسیه، در دولت قبل روحانی به اروپا چسبید، چین و روسیه را داریم یا عراق، افغانستان و کشورهای آفریقایی را داریم، متأسفانه امتحان شد مشکلات ما را حل نکرد“
وی افزود: این راهکارها جواب نداد، اما ثابت کرد که ابتدا باید مشکلات زیرساختی کشور را حل کنیم. روسیه نیز اعلام کرده است تا زمانی که مشکل خود را با FATF حل نکنیم، نمی توانیم در زمینه توافقات اقتصادی در کشور پیشرفت کنیم. یعنی حتی پوتین هم در توافق اقتصادی خود با ایران اشاره کرد که بدون FATF نمی تواند با ایران ارتباط برقرار کند. آقای همتی اخیرا گفته ما برای بازگشت ترامپ برنامه مفصلی داریم اما اکنون، با سال ۲۰۱۷ متفاوت است و نمی توان گفت که برنامه های ظهور ترامپ به طور دقیق عمل می کند.. حقیقت این است که ما راه حل خاصی برای مشکل تحریم نداریم. در واقع موفقیت مذاکرات ما به توانایی مذاکره کنندگان نیز بستگی دارد. متأسفانه بی احتیاطی در سال های بعد نه تنها منجر به مزیت شده، بلکه باعث عدم تعادل در دست نیز شده است. در شرایط فعلی باید با حداقل ضرر پیش برویم. در علم اقتصاد اصطلاحی داریم که می گوید اگر در منطقه سود هستیم باید با حداکثر سود عمل کنیم اما اگر در منطقه ضرر هستیم با حداقل ضرر. ما الان در این شرایط هستیم به نظر من الان راه حل اقتصادی نداریم و ابتدا باید برای حل مشکلات در سیاست خارجی کشور تلاش کنیم، بعد از رفع تحریم ها و FATF به دنبال راه حل های اقتصادی باشیم. . همه این مواردی که گفتم «شرایط لازم» است اما «شرایط کافی» نیست.. تصمیمات اشتباه سال های گذشته کشور را به سطح بسیار بالایی از آسیب پذیری رسانده است. بنابراین به محض افزایش تحریم ها یا کاهش قیمت نفت، همان آش و یک کاسه است. دولت باید تشخیص دهد که باید نظام انتصابات را بر اساس ویژگی هایی که منجر به توسعه می شود تنظیم کند و نه بر اساس گرایش های سیاسی، ایدئولوژیک و امثال آن که موجب توسعه نمی شود. در اقتصاد امروز نفت چشم ما نیست و در این زمینه مزیتی نداریم“
خطر ورشکستگی بنگاه های کوچک و متوسط و بیکاری کارگران
این استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز ادامه داد: راه حل مشکل حقوق کارگران بسیار بسیار پیچیده است و از هر طرف که برویم ممکن است با ضرر و زیان مواجه شویم. من معتقدم باید دستمزد کارگران و کارمندان افزایش یابد، اما مشکل اینجاست که به محض افزایش دستمزد ماهیانه، بنگاه های کوچک و متوسط به شدت تحت تاثیر این افزایش دستمزدها قرار می گیرند. ساختارهای غلط و ضد توسعه ای که گفتم در این سال ها تکرار شده است. شرایطی را برای اقتصاد ما ایجاد کرده است که به محض افزایش حقوق ماهانه کارگران و کارمندان، بار سنگین و مضاعفی بر دوش بنگاه های اقتصادی گذاشته شود.. بنابراین بسیاری از بنگاه های بزرگ و متوسط تحت فشار این تغییرات قرار خواهند گرفت و در نتیجه فرصت تعطیلی این بنگاه ها و افزایش بیکاری در کشور را خواهیم داشت. یعنی هدف ارتقای حقوق و رفاه کارگران است اما در نهایت عواقبی از جمله بیکاری کارگران را به دنبال دارد. بنابراین، تنها چیزی که به ذهن من رسید این است که اگرچه دولت می تواند دستمزدها را افزایش دهد، اما باید امتیازات ویژه ای به بنگاه های کوچک و متوسط بدهد. مشوق های مالیاتی برای این شرکت ها در نظر گرفته شود. درست مانند برنامه چهارم، حدود ۲۰ درصد از سهم ۲۳ درصدی کارفرما را تامین کرد و هدف آن کاهش فشار بر بنگاه های کوچک و متوسط بود. شرکت های بزرگی مانند پتروشیمی ها سود بالایی دارند اما شرکت های کوچک و متوسط شرایط ظریفی دارند و نیاز به حمایت دارند.
وی افزود: بنابراین پیشنهاد من افزایش دستمزد کارگران و کارگران است، اما برای جلوگیری از بیکاری گسترده، دولت باید مالیات ابرثروتمندان، بانکهای خصوصی، شرکتهای خصوصی با سود بسیار بالا و بنیادها و سازمانهای خاص را افزایش دهد. ایجاد منبعی برای کمک به بنگاه های کوچک و متوسط که سال ها انگیزه های مالی داشته اند. وگرنه در شرایط فعلی کشور راه حل دیگری نمی بینم. اینکه می گویند فعلاً حقوق را افزایش می دهیم اشتباه است، شاید مذاکراتی انجام شده است. در حال حاضر چون آمریکا دست بالا را دارد مانند دوره قبل و مذاکرات برجام نیست و احتمال توقف مذاکرات ترامپ و ایجاد موانع بیشتر شده است. طبیعتا ترامپ این بار تنها به مسائل هسته ای بسنده نکرد و شرایط جدیدی را تعیین کرد. اگر به یاد داشته باشیم، برای اجرای برنامه جامع اقدام مشترک که برای خیلی ها ساده به نظر می رسید، ۲ تا ۳ سال آماده سازی طول کشید، چه رسد به شرایط فعلی که پیچیدگی شرایط بسیار دشوارتر از آن زمان است. به هر حال مسئولان کشور ملاحظات خاصی برای پرهیز از تشویش اذهان عمومی دارند و به خصوص در مصاحبه های تلویزیونی به صورت مخفیانه صحبت می کنند، اما باید تاکید کنیم که نه توافقنامه به راحتی اجرا می شود و نه افزایش حقوق. بنابراین بدون حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط، افزایش دستمزد بدون محدودیت نه تنها سودمند است، بلکه ممکن است با مشکلات جدیدی نیز همراه باشد. این روزها در کشور با پدیده ابرثروتمندان مواجه هستیم و فاصله این طیف با ثروتمندان به حد نجومی رسیده است. دولت می تواند از این افراد و از موقعیت هایی که در بالا ذکر شد برای حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط بودجه بگیرد.“