
بعدی- استراتژی هایی در ذهن ما وجود دارد، از جمله خودگویی، تغییر طرز فکر و شفقت به خود.
۱. اهداف واقع بینانه را انتخاب کنید
۲. اهداف خود را به قطعات کوچک تقسیم کنید
۳. منتظر انگیزه/میل نباشید
۴. روی مکان مناسب تمرکز کنید: پایان خوش!
۵. یاد بگیرید که شکست ها فرصت هستند
۶. اگر باور داشته باشید چه کاری می توانید انجام دهید؟ / صحبت کردن با خودتان را تمرین کنید
۷. شفقت به خود را بیاموزید
طبق گفته فرارو در روانشناسی امروز، 7 رویکرد برای ایجاد تغییر پایدار وجود دارد. هیچ راه آسانی برای ایجاد تغییر پایدار وجود ندارد، اما این رویکردها می توانند به شما در این راه کمک کنند. در حالی که اهداف را می توان گسترش داد، ما هنوز باید با چیزی واقع بینانه شروع کنیم. همچنین اعلام هدف در حالت ناامیدی، نفرت از خود یا نوعی احساسات شدید ایده آل نیست. همه می خواهند به یک هدف بزرگ و هیجان انگیز دست یابند، چه کاهش وزن، دویدن در ماراتن، راه اندازی کسب و کار خود، نوشتن کتاب یا دستیابی به موفقیت بزرگ. علیرغم آنچه ممکن است تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی به شما بگویند، هیچ راه حل سریعی در مورد تغییر رفتار پایدار وجود ندارد. داشتن اهداف کوچکتر در طول مسیر کمک می کند تا شما را در حرکت نگه دارد. این شامل ایجاد تغییرات کوچکی است که شتاب ایجاد می کند، طرز فکر را تغییر می دهد و تغییر را پایدار می کند.
اگر منتظر انگیزه باشید، می توانید مدت زیادی صبر کنید. شما به انگیزه نیاز ندارید، فقط میل دارید. تمایل به انجام یک رفتار به این معنی نیست که آن را دوست دارید یا می خواهید آن را انجام دهید. این بدان معنی است که شما آماده انجام آن هستید و تمام افکار و احساساتی که ممکن است همراه آن باشد. وقتی ناراحتی را به جای مبارزه با آن بپذیرید، مقابله با کارهای دشوار آسان تر می شود. به پنج دقیقه اول هر ورزشی فکر کنید. ماهیچه های شما گرم نشده اند، ضربان قلب شما بالا نمی رود و هنوز در پر انرژی ترین حالت خود قرار ندارید. با این حال، اگر روی میزان بد بودن آن تمرکز کنید؟ چه اتفاقی خواهد افتاد سختی و اضطراب افزایش می یابد.
بسیاری از ما می دانیم که پنج دقیقه اول هر چیزی فقط ورزش نیست، بد است. اما وقتی کارمان تمام شد، آرام میشویم و احساس خوبی داریم. ما می خواهیم روی احساس خوبی که در اطراف ما اتفاق می افتد تمرکز کنیم. ممکن است اینطور به نظر نرسد، اما ما کنترل می کنیم که کجا توجه خود را معطوف می کنیم، و جایی که تمرکز می کنیم، پیشرفت اتفاق می افتد. پس عاقلانه انتخاب کن همانطور که غم و اندوه و ناراحتی بخشهای اجتنابناپذیر فرآیند تغییر هستند، شکستها نیز چنین هستند. اینجاست که درک تحقیقات دکتر کارول دوک در مورد طرز فکر رشد بسیار مفید است. وقتی افراد ذهنیت رشدی داشته باشند، عقبنشینیها، اشتباهات و شکستها را بخشی از هر فرآیندی میدانند.
خود گفتاری نیز بخش مهمی است. مهم این است که کلماتی را حفظ کنید که برای شما مفید هستند، صحبت با خود به تفکر شما شکل می دهد و تفکر ضروری است. باز هم، جایی که توجه شما را جلب می کنید، تقویت می شود، پس پیامی که می خواهید قوی ترین باشید چیست؟
وقتی با خود مهربان باشیم، میتوانیم سریعتر از شکستها عقب نشینی کنیم، از اشتباهات خود درس بگیریم و به حرکت رو به جلو ادامه دهیم. شکنجه کردن خود با انتقاد، قضاوت یا سایر حملات شخصی منفی به ندرت منجر به پیشرفت می شود.
اگر می خواهید این نکات را امتحان کنید، سعی نکنید هر هفت مورد را یکجا انجام دهید. مانند هر هدف دیگری، هر بار یکی را انتخاب کنید و قبل از حرکت، چند هفته به طور منظم تمرین کنید. اگر بدون آدرنالین نمی توانید به هدف خود برسید، می دانید که هدف بسیار دشوار است. اگر سیستم عصبی شما فعال است، شما از پنجره تحمل خود خارج شده اید و باید تلاش خود را تا زمانی که مهارت رسیدن به هدف را ندارید کاهش دهید.
به طور کلی، چند هفته طول می کشد تا چیزهای جدید یاد بگیرید، پس خیلی زود عجله نکنید و اعلام کنید که این رویکرد برای شما مناسب نیست. در ابتدا، هر چیز جدید ناخوشایند و ناراحت کننده است. بنابراین، برای تکمیل فرآیند و احساس راحتی بیشتر با آن، نیاز به تمرین زیادی است. همچنین باعث افزایش اعتماد به نفس و خودکارآمدی در طول فرآیند تغییر می شود.